۱۰ مینی‌سریال دیدنی و جذاب که تنها ۶ اپیزود دارند؛ از Dear Child تا We Own This City

The-Little-Drummer-Girl-2018r_11zon

مینی‌سریال‌های شش قسمتی تعادل طلایی میان این دو حالت را به‌خوبی برقرار می‌کنند و بی‌دلیل نیست که بسیاری از بهترین و جذاب‌ترین سریال‌های کوتاه در قالب شش قسمت روایت شده‌اند. از حماسه‌های ویرانگر جنگی گرفته تا اقتباس‌های تاریخی، تریلرهای جاسوسی و حتی درام‌های جنایی، در ادامه این مطلب شما را با ۱۰ مینی سریال دارای ۶ اپیزود آشنا می‌کنیم که قطعاً بهترین‌ها هستند.

 

بهترین مینی‌سریال‌ها با ۶ اپیزود

۱۰. Liebes Kind (Dear Child) (۲۰۲۳)

۹. Stateless (۲۰۲۰)

۸. Alias Grace (۲۰۱۷)

۷. Bodyguard (۲۰۱۸)

۶. The Little Drummer Girl (۲۰۱۸)

۵. Black Bird (۲۰۲۲)

۴. The Night Manager (۲۰۱۶)

۳. Pride and Prejudice (۱۹۹۵)

۲. Das Boot (۱۹۸۴)

۱. We Own This City (۲۰۲۲)

Dear-Child-1200x675-1_11zon

۱۰. Liebes Kind (Dear Child) (۲۰۲۳)

مینی‌سریالی محصول نتفلیکس از کشور آلمان که شاید به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته، اما به‌عنوان یک سریال جنایی-معمایی جذاب، الماسی واقعی در میان سریال‌های بین‌المللی است. داستان این مینی‌سریال درباره زنی مرموز است که پس از تحمل دوران هولناکی در اسارت موفق به فرار می‌شود. شرایط حبس او برای کارآگاهانی مهم است که در حال بررسی پرونده ناپدید شدن زنی دیگر در ۱۳ سال پیش هستند، و ممکن است اکنون سرنخی مهم به دست آورده باشند.

جسورانه و تکان‌دهنده، این سریال هرگز از به تصویر کشیدن عناصر ناراحت‌کننده عقب نمی‌نشیند و در عوض با قدرتی جذاب، تاریکی ذاتی روایت خود را در آغوش می‌گیرد. شش قسمت سریال فرزند عزیز پر از پیچش‌های مهیج و افشاگری‌های شوکه‌کننده است و با الهام‌گیری سخاوتمندانه از بهترین تریلرهای جنایی سال‌های اخیر، داستانی مسحورکننده از شرارت، اندوه و فریب خلق می‌کند. در اصل، کودک عزیز یکی از مینی‌سریال‌های برجسته نادیده‌گرفته‌شده در ژانر معمایی و تعلیق است که با مخاطرات پنهان و غیرقابل‌پیش‌بینی بودنش، تأثیری ماندگار بر مخاطب می‌گذارد.

Stateless-2020ب

۹. Stateless (۲۰۲۰)

عنوان این سریال تنها در معنای لغوی خود به مفهوم فقدان تابعیت اشاره دارد، بلکه معنای عمیق‌تر و ترسناکتری را نیز بازتاب می‌دهد: بحران هویت و ازخودبیگانگی که در افرادی ایجاد می‌شود که از جامعه و فرهنگ خود جدا شده‌اند. آواره یا بی‌وطن داستانی تأثیرگذار و پرقدرت در مورد ارتباطات انسانی است که بر اساس داستان‌های واقعی از بازداشت مهاجران در استرالیا ساخته شده. این سریال چهار روایت به‌هم‌پیوسته از یأس و فقدان عزیزان را دنبال می‌کند: یک پناهجوی افغان، یک مهماندار هواپیما، یک پدر جوان، و یک کارمند دولتی که درگیر رسوایی ویرانگری است، و زندگی آن‌ها در یک مرکز بازداشت در صحرای استرالیا با هم تلاقی پیدا می‌کند.

با بازی‌هایی درخشان و فراموش‌نشدنی متعدد، این سریال ساخته شبکه ABC داستانی تأثیرگذار از انسانیت و فرآیند مهاجرت را با موضوعاتی همچون اخلاق و کیفیت زندگی در چنین مراکزی روایت می‌کند. با نگاهی انسان‌محور و تأثیرگذار، این سریال بیننده را به چالش می‌کشد و برداشت‌ها درباره مهاجرت و بازداشت را دگرگون می‌سازد؛ چیزی که آن را به سریالی تفکربرانگیز، تاثیرگذار و درست به موقع تبدیل می‌کند.

Alias-Grace-2017_11zon

۸. Alias Grace (۲۰۱۷)

بر اساس رمانی از مارگارت اتوود نوشته سال ۱۹۹۶، مینی‌سریال گریس دیگر ترکیبی مسحورکننده از داستان تاریخی، معمای قتل پرمفهوم، و درامی شخصیت‌محور است که به‌عنوان یکی از مینی‌سریال‌های شاخص سال‌های اخیر شناخته می‌شود. با روایتی در کانادای قرن نوزدهم، این سریال داستان گریس مارکس (با بازی سارا گوردون) را دنبال می‌کند که به جرم قتل کارفرمایش محکوم شده، اما این محکومیت به چالش کشیده شده و روان‌پزشکی هوس‌باز به نام دکتر سایمون جردن (ادوارد هالکرافت) مأمور شده تا گزارشی تهیه کند که زمینه عفو او را فراهم سازد؛ روندی که منجر به بازگویی گذشته‌ی گریس در قالب مصاحبه‌های طولانی می‌شود.

این اقتباس تلویزیونی قوی و باکیفیت، تأکید منبع اصلی بر چگونگی قضاوت و برخورد با زنان در تاریخ را به‌خوبی بازتاب می‌دهد و در عین حال، مخاطب را در دل معمایی پرکشش از رسوایی و عدالت فرو می‌برد. هرچند پایان آن به خاطر ابهامش کمی ناامیدکننده است، گریس دیگر همچنان مینی‌سریالی غنی از نظر مفاهیم، جذاب و به‌شدت نادیده‌گرفته‌شده است که تصویری چشمگیر از کانادای میانه قرن نوزدهم و طرز فکرهای نه چندان خوشایند مردانی که در آن دوران می‌زیستند ارائه می‌دهد.

Bodyguard-2018_11zon

۷. Bodyguard (۲۰۱۸)

شکاف‌های سیاسی هرگز تا این حد عمیق و آکنده از نفرت نبوده‌اند؛ مفهومی که مینی‌سریال بادیگارد با تعلیقی نفس‌گیر و یک رابطه عاشقانه کانونی جذاب به تصویر می‌کشد. ریچارد مدن در نقش دیوید باد، کهنه‌سربازی که اکنون در واحد حفاظت ویژه پلیس لندن خدمت می‌کند، به محافظت از جولیا مونتاگ (کیلی هاوز)، سیاستمداری جنجالی و بلندپرواز با سیاست‌هایی تندروانه که باد با آن‌ها مخالف است، گمارده می‌شود. در حالی که با پیشرفت داستان نفرتش از مونتاگ و دیدگاه‌های او بیشتر می‌شود، باد میان ارزش‌های خود و وظیفه‌اش گرفتار می‌ماند، در حالی‌که هنوز از زخم‌های فیزیکی و روانی دوران خدمتش در افغانستان رنج می‌برد.

این مینی‌سریال از نخستین سکانس‌هایش تماشاگر را مجذوب می‌کند و تا تیتراژ پایانی رهایش نمی‌سازد. بادیگارد با اتکا به بازی‌های درخشان ستارگانش و پیچیدگی جذابش در تمرکز مفهومی روی دوگانگی و تعهد در سیاست، به اثری پرتعلیق و تأمل‌برانگیز بدل می‌شود که برای تماشای متوالی نیز بسیار مناسب است. این سریال یک تریلر جذاب و هیجان‌انگیز است، پر از پیچش‌های غافلگیرکننده برای آنان که تعلیق آرام و حساب‌شده را ترجیح می‌دهند.

The-Little-Drummer-Girl-2018۴

۶. The Little Drummer Girl (۲۰۱۸)

با حضور فلورنس پیو همیشه درخشان، الکساندر اسکارشگورد و مایکل شنون، مینی‌سریال دخترک درامر یک تریلر جاسوسی تند و تیز است که مملو از فضای تاریخی باشکوه و تنش بالای رمان جان لوکاره است. چارلی (پیو)، یک بازیگر جوان انگلیسی با گرایش‌های چپ‌گرای رادیکال، در جریان تعطیلات، توسط یک مامور موساد جذب شده و سپس مأموریتی دریافت می‌کند تا در یک گروه طرفدار فلسطینی نفوذ کند که قصد انجام حملاتی در اروپا را دارند.

با ریتمی سنجیده که هم دردناک و هم جذب‌کننده است، دخترک درامر جوهرهٔ قدرت پیچیده و دقیق تریلرهای جاسوسی را به کمال می‌رساند. همه عناصر، از بازی‌ها گرفته تا پیچش‌های داستانی، طراحی هنری خیره کننده و حساسیت نسبت به تنش‌های ژئوپلیتیکی، با مهارتی استادانه توسط پارک چان-ووک کارگردانی شده‌اند. این مینی‌سریال جواهری پنهان است که شاید بسیاری در زمان انتشار از دست داده باشند، اما دوست‌داران ژانر جاسوسی حتماً باید آن را تماشا کنند.

Black-Bird-20228_11zon

۵. Black Bird (۲۰۲۲)

با ترکیبی از تنش جنایت واقعی و دلهره‌ی قاتلان سریالی، پرنده سیاه پس از انتشار در Apple TV+ در سال ۲۰۲۲، به‌سرعت به موفقیتی بزرگ برای این سرویس تبدیل شد. جیمز «جیمی» کین (تارون اجرتون) با اتهامات مربوط به قاچاق مواد مخدر و سلاح مواجه است که می‌تواند منجر به ۱۰ سال زندان شود. اما فرصتی غیرمنتظره برای رستگاری و آزادی پیش می‌آید، زمانی که اف‌بی‌آی به او پیشنهاد می‌دهد اگر بتواند با استفاده از کاریزما و پرحرفی ذاتی‌اش، از لری هال (با بازی پاول والتر هاوزر) – قاتل سریالی مظنون و متهم به آدم‌ربایی – اعتراف بگیرد، محکومیت او بخشیده خواهد شد. دلیل این معامله این است که این احتمال وجود دارد هال در دادگاه تجدید نظر پیش‌رو از اتهامات تبرئه شود.

پرنده سیاه با عمق و ظرافتی ساخته شده که بسیاری از سریال‌های با تم جنایات واقعی فاقد آن هستند. این سریال شاهکاری در روایت شخصیت‌محور و فضای خشن زندان است که هر چه جلوتر می‌رود، داستان آن در مورد فریب، قتل و اخلاق، جذاب‌تر و پیچیده‌تر می‌شود. همچنین این روایت با بازی‌های قدرتمند گروه بازیگرانش تقویت شده و به عنوان درامی جنایی، فشرده و دقیق، موفق به بازآفرینی نسبتاً وفادارانه‌ای از رابطه واقعی بین کین و هال می‌شود.

The-Night-Manager-201690_11zon

۴. The Night Manager (۲۰۱۶)

ترکیب تجمل بی‌نقص و جنایت بین‌المللی در مدیر شب به شکلی مسحورکننده اتفاق می‌افتد. این اقتباس سال ۲۰۱۶ از رمان جان لوکاره با تکیه بر گروه بازیگران ستاره‌اش و جلوه‌های بصری چشمگیر، به کیفیتی بالا دست می‌یابد. در این مینی‌سریال، تام هیدلستون در نقش جاناتان پاین، سرباز سابق بریتانیایی که اکنون مدیر شب یکی از هتل‌های لوکس قاهره است، بازی می‌کند. وقتی مشخص می‌شود که ریچارد روپِر (هیو لوری)، دلال سلاح مشهور، قصد انجام معامله‌ای در این هتل را دارد، وزارت خارجه بریتانیا از پاین می‌خواهد تا به شبکه تبهکاری روپر نفوذ کند.

فرمت مینی‌سریال بهترین راه برای تحقق این داستان در قالب تلویزیونی بود؛ در حالی‌که دو اقتباس سینمایی از این رمان شکست خورده بودند، نسخه شش‌قسمتی تلویزیونی از تمامی پیچ‌وتاب‌های داستانی ممکن سود می‌برد و این امکان را فراهم می‌سازد که تمام جزئیات و عظمت روایت به‌شکلی چشمگیر تجلی یابد. هرچند ژانر جاسوسی را بازآفرینی نمی‌کند، اما مدیر شب با تکیه بر بازی‌های چشمگیر، سرنخ‌های داستانی تیزبینانه و زیبایی بصری پررنگش، یکی از جذاب‌ترین و هیجان‌انگیزترین سریال‌های تلویزیونی است.

Pride-and-Prejudice-1995bbb_11zon

۳. Pride and Prejudice (۱۹۹۵)

اقتباس درست و درخور از رمان‌های کلاسیک بسیار نادر است، اما مینی‌سریال سال ۱۹۹۵ شبکه BBC از رمان مشهور جین آستین به نام غرور و تعصب ، از آن دست آثار نادری است که به‌خوبی از پس این وظیفه برآمده است. با تمرکز بر مضامین مربوط به انتظارات اجتماعی و تبعیض طبقاتی در جامعهٔ بریتانیا در دوران ریجنسی، این سریال رابطه پیچیده میان الیزابت بنت (با بازی جنیفر ایهل)، دختری از خانواده‌ای ساده، و آقای دارسی ثروتمند، مغرور و در ابتدا سرد (با بازی کالین فیرث) را به تصویر می‌کشد.

اغراق نیست اگر بگوییم این مینی‌سریال به یکی از نمادهای تلویزیون دهه ۹۰ میلادی تبدیل شده است. بازی کالین فیرث در نقش آقای دارسی از سوی بسیاری بهترین تجسم شخصیت‌های آستین در سینما و تلویزیون دانسته می‌شود و روایت داستان نیز در طول شش ساعت کاملاً متوازن و دقیق است. با بهره‌گیری از شوخ‌طبعی فوق‌العاده و در عین حال گزنده جین آستین، مینی‌سریال غرور و تعصب به همان اندازه که ظریف است، اعتیادآور نیز هست و گواهی بر جذابیت قالب مینی‌سریال انگاشته می‌شود، سال‌ها قبل از اینکه این قالب تلویزیونی به محبوبیت امروزی دست یابد.

Das-Boot-1984_11zon

۲. Das Boot (۱۹۸۴)

اگرچه در ابتدا در سال ۱۹۸۱ به‌صورت فیلمی ۱۴۹ دقیقه‌ای اکران شد که بعدها به‌عنوان شاهکار سینمای جنگی مورد توجه قرار گرفت، مینی‌سریال آلمانی قایق نمایی عمیقاً انسانی از سربازان آلمانی در جریان جنگ جهانی دوم ارائه می‌دهد. این اثر کلاسیک با فضایی بسته و کلاستروفوبیک، زندگی خدمه یک زیردریایی آلمانی در دوران جنگ جهانی دوم در اقیانوس اطلس را به تصویر می‌کشد؛ از لحظات ملال‌آور طولانی حضور در چنین فضایی تنگ و تاریک تا ورود ناگهانی به نبرد دریایی خشن و پرتنش. اما چون بخشی از بودجه فیلم از سوی شبکه‌های تلویزیونی آلمان تأمین شده بود، سازندگان مجبور شدند صحنه‌های اضافی فیلم‌برداری کنند تا نسخه‌ای تلویزیونی نیز ارائه دهند.

این نسخهٔ تلویزیونی در سال ۱۹۸۴ منتشر شد و در شش قسمت، فشارهای روحی و روانی واردشده بر خدمه زیردریایی را با جزئیاتی بیشتری به تصویر کشید. نکته جالب اینکه کارگردان این مینی‌سریال، ولفگانگ پترسن، در سال ۱۹۹۹ نسخه تدوین کارگردان را با مدت زمان ۲۰۸ دقیقه منتشر کرد که بسیاری از صحنه‌های مربوط به توسعه شخصیتی خدمه را، که از نسخه سینمایی حذف شده بود، باز می‌گرداند. در تمام نسخه‌ها، قایق نمایشی استادانه از انسانیت، رفاقت در جنگ و تنش خفه‌کننده زندگی در زیردریایی با جزییات فراوان و دقیق است.

We-Own-This-City-2022ص

۱. We Own This City (۲۰۲۲)

از سازندگان سریال تحسین‌شده شنود (The Wire) و با تکیه بر داستانی واقعی، مینی‌سریال این شهر مال ماست (یا ما صاحب این شهریم ) یک سفر ماجراجویانه تماشایی و در عین حال پیچیده به درون فساد سازمان‌یافته پلیس است. به سبک همیشگی دیوید سایمون، این سریال با نگاهی ژرف به نقص‌های سیستماتیک در بنیادی‌ترین نهادهای اجتماعی می‌پردازد، در حالی‌که همه شخصیت‌های پر ایرادش را با نگاهی انسانی به تصویر می‌کشد. روایت غیرخطی سریال در بازه‌ای ۱۵ ساله گسترش می‌یابد و به صعود و سقوط واحد «ردیابی سلاح گرم» پلیس بالتیمور می‌پردازد؛ واحدی فاسد و قانون‌گریز به رهبری وِین جنکینز (با بازی جان برنثال).

دامنه روایت این اثر حیرت‌انگیز است؛ نه‌تنها بیش از یک دهه فساد و پنهان‌کاری پلیس را در بر می‌گیرد، بلکه مجموعه‌ای از داستان‌های دیگر نیز در دل این ماجرا روایت می‌شود. آنچه این اثر را از سایر آثار مشابه متمایز می‌کند، بررسی عمیق دلایل روانی، اجتماعی و نهادی وقوع فساد و دشواری مهار آن است، در کنار نمایش تأثیر مستقیم آن بر جامعه. بازی تحسین‌برانگیز برنثال و شناخت درونی سایمون از فضای جنایی و نیروی پلیس بالتیمور، این شهر مال ماست را به شاهکاری بی‌نظیر در ژانر جنایی تلویزیون تبدیل کرده؛ اما این سریال شاید نادیده‌گرفته‌شده‌ترین مینی‌سریال تاریخ تلویزیون باشد.

منبع

مطالب پیشنهادی

اشتراک‌گذاری این مطلب:

نظرات کاربران

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *