فرارو- «دونالد ترامپ، آمریکا را شبیه به کشورها و حکومت هایی کرده که خودِ آمریکا سال ها از آن ها انتقاد میکرد.». این جمله را به تازگی «ریچارد هاس»، رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا و یکی از تحلیلگران برجسته حوزه سیاست خارجی آمریکا، در مورد دونالد ترامپ و سیاست های وی در قدرت گفته است. شواهد بسیاری نیز در راستای تایید این موضع گیری ریچارد هاس وجود دارند.
به گزارش فرارو، آمریکای فعلی تا حد زیادی نسبت به حکومت های اقتدارگرا و پوپولیست بی تفاوت شده و حتی خودش با حضور ترامپ در قدرت، به سمت اقتدارگرایی فزاینده حرکت کرده است. در عین حال، ترامپ عملا معیارهای مرتبط با حاکمیت قانون در محیط بین المللی را زیر پا می گذارد و به نحوی رفتار می کند که گویی پادشاه آمریکا و جهان است و دیگران باید صرفا در مقابل او بلهقربانگو باشند. با این همه، یکی از موضوعاتی که در مدت اخیر بازتاب گسترده ای در آمریکا پیدا کرده این است که ترامپ به نحو فزایندهای در دولت دوم خود در حال سوءاستفاده از قدرت برای افزایش ثروت شخصیاش است.
بسیاری از تحلیلگران از این پدیده با عنوان «اندونزیسازیِ» قدرت یاد می کنند. الگویی که به معنای تبدیل ساختارهای حکمرانی به ابزارهایی برای ثروت اندوزی شخصی و خانوادگی است. این الگو به طور خاص در دهههای گذشته در اندونزیِ تحت حاکمیت «ژنرال سوهارتو» قابل مشاهده بوده و با نشانه هایی نظیر فساد ساختاری، تضعیف نهادهای نظارتی، و تبدیل قراردادهای دولتی به منابع درآمدی خانواده حاکم همراه است. از چشم اندازی کلانتر، رویههای ترامپ در سوءاستفاده از قدرت برای کسب منافع شخصی، اقداماتی در راستای شخصیسازی قدرت و تضعیف دموکراسیِ نهادی نیز ارزیابی می شود.
ترامپ و سوءاستفاده صریح از قدرت برای پولسازی شخصی
ترامپ در آستانه دومین دوره ریاستجمهوری خود، رمزارزهایی به نامهای $Trump و $Melania را معرفی کرد. این رمزارزها با استقبال اولیه مواجه شدند، اما خیلی زود ارزش آنها کاهش یافت. با این حال، ترامپ و خانوادهاش از طریق کارمزدهای تراکنش و معاملات سفتهبازانه، سود قابلتوجهی کسب کردند. نکته قابلتامل اینکه در 22 مِی سال 2025، ترامپ میزبان یک ضیافت بزرگ در باشگاه ملی گلف خود در واشینگتن بود که در این رویداد، بزرگترین سرمایه گذاران رمرارزِ وی ($Trump)، حضور داشتند.
بسیاری از منتقدان ترامپ این اقدام او را نمونه ای صریح از سوءاستفاده از قدرت حقوقی رئیس جمهور آمریکا برای ثروت اندوزی شخصی توصیف کردند. حتی برخی از سناتورهای آمریکایی خواستار انجام تحقیقات گسترده در این رابطه شدند.
جدای از این ها، یکی دیگر از انتقادات به ترامپ این است که او همچنان در املاک شخصی خود نظیر هتل ها و باشگاه های گلف، در زمینه برگزاری رویدادهای رسمی و دولتی، فعال است. هزینه های این رویدادها از بودجه عمومی آمریکا تامین می شود و این در حالی است که سود آن ها مستقیما به جیب ترامپ می رود. موضوعی که آن نیز با بازتاب های گسترده ای چه در آمریکا و چه در محیط بینالمللی رو به رو شده است.
در ژانویه سال 2025، ترامپ دست کم 17 بازرس کل را از وزارتخانه ها و آژانس های فدرال اخراج کرد. این اقدام از سوی منتقدان به عنوان تلاشی برای تضعیف نظارت و جلوگیری از بررسی های مستقل در مورد فساد و سواستفاده از قدرت ارزیابی شده است. شاید عجیبترین اقدام ترامپ در سوءاستفاده از قدرت زمانی بود که او در آپریل سال 2025، سرمایه گذاران را به خرید سهام تشویق کرد و تنها اندکی بعد اقداماتی را در حوزه اقتصادی در دستورکار قرار داد که موجب رشد شدید بازار سهام آمریکا شد.
در رویداد جنجالی دیگری نیز ترامپ اخیرا یک هواپیمای لوکس 400 میلیون دلاری را از دولت قطر دریافت کرده است. قرار است این هواپیما ابتدا به عنوان هواپیمای ریاست جمهوری آمریکا استفاده شود و سپس به کتابخانه ریاست جمهوری ترامپ منتقل می شود. اینها تنها نمونه های انگشتشماری از سوءاستفاده ترامپ از قدرت هستند و منتقدان وی معتقدند حجم بحران در این حوزه به مراتب گستردهتر از این حرفها است.
پیامدهای رویکرد «اندونزیسازیِ» ترامپ برای آمریکا چه هستند؟
اقدامات ترامپ در سوءاستفاده از قدرت برای افزایش ثروت شخصی خود، حامل پیامدهای چندلایه و گستردهای برای آمریکا است. به طور خاص ترامپ از این رهگذر، تا حد زیادی نهادهای نظارتی و دموکراتیک در آمریکا را تضعیف می کند و بسترهای لازم برای استبداد فردی و تضعیف اصل تفکیکِ قوا را فراهم می سازد.
در عین حال، از یاد نبریم که ترامپ رئیس جمهور آمریکا است و وقتی اعضای دولت وی و بدنه ساختار حکمرانی در آمریکا ببینند که رئیسشان به نحوی صریح از قدرت در راستای منافع خود سواستفاده می کند، آن ها نیز جهت در پیش گرفتن رویکردهایی فراقانونی تشویق می شوند. این مساله می تواند فساد ساختاری و بیاعتمادی گسترده به نظام حکمرانی در آمریکا را سبب شود. ورای همه این ها، وقتی رئیس جمهور آمریکا با تصمیمات ناگهانی خود، بازار و معادلات اقتصادی کشورش را دستکاری می کند، این مساله موجب می شود تا اعتماد سرمایهگذاران به شفافیت و پیشبینیپذیری اقتصاد از بین برود.
این موضوع بروندادی جز فرار سرمایهها و ایجاد نوسانات شدید در بازار تولید نمی کند. برخی منتقدان ترامپ معتقدند او با رفتارهای عجیب خود در بازار رمزارزها نیز عملا تا حد زیادی اعتبار این بازار را زیر سوال میبرد. در عین حال، باید توجه داشته باشیم که حامیان ترامپ اقدامات وی در زمینه افزایش ثروت شخصیاش با سوءاستفاده از قدرت را نشانه زرنگی او می دانند اما منتقدانش آن را به مثابه رویههایی منفی نکوهش می کنند. این موضوع خود حاکی از این واقعیت است که ترامپ عملا در حال تشدید قطبیگرایی سیاسی و اجتماعی در آمریکا است.
مساله ای که در بلندمدت می تواند بحران های عدیده ای را برای آمریکا ایجاد کند. مجموع این مسائل در کنار هم می توانند به نحو چشمگیری موقعیت جهانی آمریکا را نیز تضعیف کنند. کشوری که سال ها بر اصول دموکراتیک و شفافیت تاکید داشته اما اکنون رئیس جمهور آن به صریحترین شکل ممکن از قدرت خود برای کسب ثروت شخصی سوءاستفاده می کند.
پشتپرده صراحت ترامپ در سوءاستفاده از قدرت چیست؟
دونالد ترامپ، در هر دو دوره ریاستجمهوری خود و بهویژه در ماههای ابتدایی دولت دومش، بار دیگر با شفافیت و صراحتی غیرمعمول در بهرهبرداری از جایگاه سیاسیاش برای منافع شخصی و تجاری ظاهر شده است. یکی از دلایل اصلی این رفتار، باور عمیق او به مدل کسبوکار مبتنی بر برَند شخصی است. ترامپ از پیش از ورود به سیاست، خود را یک برَند تجاری تلقی میکرد و ریاستجمهوری را نیز بخشی از همین سرمایهگذاری برند محور میدید. او قدرت سیاسی را بهمثابه اهرمی برای گسترش دامنه نفوذ اقتصادیاش بهکار گرفته، نه مسئولیتی در خدمت مردم.
وی همچنین از ضعف ساختاری و خلأهای قانونی در نظام حکمرانی آمریکا بهره میبرد. بسیاری از سازوکارهای کنترل منافع شخصی مقامات، مبتنی بر هنجارهای اخلاقی یا توافقهای نانوشته هستند، نه قوانین الزامآور. ترامپ با زیر پا گذاشتن این سنتها، نشان داد که وقتی نظارت نهادینه نباشد، سوءاستفاده از قدرت آسانتر میشود. از سوی دیگر، او میداند که بخش زیادی از هوادارانش نهتنها از این رفتارها دلزده نمیشوند، بلکه آن را نشانهای از «مبارزه با نخبگان فاسد» میدانند! این تناقض باعث شده که حتی فسادآمیزترین عملکردهایش نیز در میان طرفدارانش با دیده تحسین نگریسته شود.
نکته دیگر به تجربههای حقوقی و رسانهای او برمیگردد. ترامپ بارها در دادگاههای گوناگون حضور یافته و میداند چگونه در ابهام قانونی حرکت کند. او در مواجهه با اتهامها یا مدارک، بلافاصله با اظهارات عمومی، جوسازی رسانهای یا حمله به نهادهای مستقل، افکار عمومی را منحرف میکند. در واقع، بخشی از قدرت سوءاستفادهاش ناشی از تسلط رسانهای و تسخیر فضای عمومی است.
در نهایت، ترامپ معتقد است که قدرت، اگر در دست خودش نباشد، در دست دشمنان خواهد بود. بنابراین، برای توجیه هر نوع بهرهبرداری شخصی از قدرت، خود را در موقعیتی دفاعی تصویر میکند. این نگاه امنیتی و دوگانه به جهان، سوءاستفاده از قدرت را برای او نه تنها مجاز، بلکه ضروری جلوه میدهد.
نظرات کاربران