از اوایل دهه ۱۹۳۰، برادران هورتن به طراحیهای غیرمتعارف علاقهمند بودند. آنها معتقد بودند که طراحی بال پرنده میتواند نسبت بال به سطح را بهبود دهد، نیروی پسای هوا را به حداقل برساند و عملکرد آیرودینامیکی را ارتقا دهد.
نیروی پسا (Drag) همان نیروی مقاومتی است که هنگام حرکت یک جسم (مثل هواپیما) در سیال (مثل هوا) بر آن وارد میشود. این نیرو در جهت مخالف حرکت جسم عمل میکند و باعث میشود برای ادامه حرکت یا افزایش سرعت، هواپیما نیاز به نیروی بیشتری داشته باشد.
در سال ۱۹۴۳، وقتی نیروی هوایی آلمان (لوفتوافه) به دنبال ساخت یک هواپیمای جت جدید بود تا پاسخگوی نیازهای جنگ باشد، فرصتی طلایی برای تحقق ایدههای آنها فراهم شد. نیاز لوفتوافه ساده اما چالشبرانگیز بود، هواپیمایی که بتواند سرعت ۱۰۰۰ کیلومتر بر ساعت را با برد ۱۰۰۰ کیلومتر و توان حمل ۱۰۰۰ کیلوگرم بمب محقق کند.
ویژگیهای طراحی Ho 229
بال پرنده خالص: Ho 229 بدون بدنهی جداگانه و دم عمودی طراحی شد. این ساختار نوآورانه باعث کاهش نیروی پسا و بهبود کارایی آیرودینامیکی میشد.
موتورهای جت: استفاده از دو موتور جت Junkers Jumo 004 که قبلاً در جنگندهی Me 262 به کار رفته بود، به Ho 229 سرعتی فراتر از هواپیماهای پروانهای آن زمان میبخشید.
مصالح سبک: به دلیل کمبود فلزات، قسمت زیادی از بدنهی Ho 229 از چوب و رزین ساخته شد. برخی شایعات حتی به استفاده از پوششهای جاذب رادار اشاره دارند، اگرچه شواهد قطعی برای این ادعا وجود ندارد.
آیرودینامیک خیرهکننده: طراحی یکپارچهی بال و بدنه به Ho 229 ظاهری بسیار مدرن و آیندهنگر میداد که دههها جلوتر از زمان خود به نظر میرسید.
روند ساخت و آزمایش
پس از تایید طرح، نخستین نمونههای اولیه (Ho IX V1 و V2) ساخته شدند. نمونهی بدون موتور برای آزمایشهای گلایدر در ۱۹۴۴ به پرواز درآمد و نتایج رضایتبخشی داشت. سپس نمونهی V2 مجهز به موتور جت ساخته شد که در مارس ۱۹۴۴ پرواز کرد. در این پروازها، Ho 229 به سرعتی در حدود ۹۷۰ کیلومتر بر ساعت دست یافت.
اما پروژه با مشکلات متعددی که در زیر فهرست شدهاند، روبهرو بود.
دیرهنگام بودن طرح: تا Ho 229 آمادهی تولید شد، جنگ تقریباً رو به پایان بود و زیرساختهای صنعتی آلمان در حال فروپاشی بود.
حملات متفقین: کارخانههای تولید این هواپیما هدف بمبارانهای متفقین قرار گرفتند و نابود شدند.
مشکلات فنی: هواپیما از ناپایداری در پرواز و ضعف سامانههای کنترلی رنج میبرد که در شرایط جنگی دشوار بود.
سرنوشت Ho 229 این بود که تنها چند نمونه ساخته شد و قبل از رسیدن به تولید انبوه، آلمان شکست خورد. یکی از بدنههای Ho 229 پس از جنگ به دست نیروهای آمریکایی افتاد و به آمریکا منتقل شد.
مقایسه Ho 229 با B-2 Spirit و B-52 – الهام، شباهت یا صرفاً همگرایی مهندسی؟
وقتی برای نخستین بار تصویر کنار هم قرار گرفتن Ho 229 و B-2 Spirit را ببینید، این پرسش به ذهن خطور میکند: آیا واقعاً امکان دارد آمریکا طراحی B-2 را از Ho 229 گرفته باشد؟ آیا شباهت این دو هواپیما نتیجهی الهامگیری مستقیم بوده یا صرفاً محصول پیشرفت طبیعی علم آیرودینامیک و مهندسی هوانوردی است؟
شباهتهای چشمگیر
طرح بال پرنده (Flying Wing): هر دو هواپیما فاقد دم عمودی یا افقی مجزا هستند. این ساختار باعث کاهش سطح مقطع راداری و بهبود آیرودینامیک میشود.
سطوح زاویهدار و یکنواخت: هر دو طراحی دارای سطوح صاف و زاویهدار هستند که میتواند به کاهش بازتاب راداری کمک کند.
تمرکز بر کاهش پسا: هم Ho 229 و هم B-2 با هدف دستیابی به بیشینه راندمان آیرودینامیکی طراحی شدهاند.
تفاوتهای بنیادین
اما این شباهتهای ظاهری نباید ما را از تفاوتهای عمیق غافل کند.
فناوری مواد: Ho 229 از چوب، رزین و اندکی فلز ساخته شده بود. در مقابل، B-2 از ترکیبهای پیشرفته کامپوزیتی، کربن و مواد جاذب رادار بهره میبرد که فناوری آن در دهه ۱۹۴۰ حتی تصور هم نمیشد.
سیستمهای کنترل: Ho 229 فاقد سامانههای کنترل الکترونیکی بود و به همین دلیل از ناپایداری ذاتی بال پرنده رنج میبرد. B-2 به سامانههای پیشرفتهی پرواز fly-by-wire مجهز است که پایداری پروازی را تضمین میکند.
مأموریتها و برد: Ho 229 یک بمبافکن تاکتیکی با برد نسبتاً کوتاه بود. B-2 یک بمبافکن استراتژیک با قابلیت حمل بمبهای هستهای و برد قارهپیما است.
مدیریت امواج رادار: B-2 به طور خاص برای رادارگریزی طراحی شده است، شامل اشکال بدنه و پوششهای سطحی. Ho 229 گرچه طراحیاش باعث کاهش سطح مقطع راداری میشد، اما فناوری رادارگریزی مدرن نداشت.
در نهایت آیا B-2 Spirit طراحیاش را از Ho 229 به ارث برده است؟
واقعیت این است که پس از جنگ، نمونههای Ho 229 به آمریکا منتقل و در چارچوب پروژه Operation Paperclip توسط مهندسان مورد بررسی قرار گرفت. بدون شک طراحی Ho 229 توجه آمریکاییها را جلب کرد. اما شواهد تاریخی و فنی نشان میدهد که طراحی B-2 نتیجهی دهها سال تحقیق و توسعه در زمینهی طراحی بال پرنده و رادارگریزی بود، بهویژه بر پایهی کارهای Jack Northrop که مستقل از برادران هورتن، از دهه ۱۹۳۰ در آمریکا بال پرنده طراحی میکرد و شباهتها بیش از آنکه ناشی از تقلید مستقیم باشند، نتیجهی قوانین مشابه فیزیک و آیرودینامیک است که مهندسان در هر زمان و مکان ناگزیر به رعایت آن هستند. البته بدون تردید، تجربهی مطالعه Ho 229 در آمریکا به غنای دانش آیرودینامیکی آنها افزود و شاید باعث شد توجه به طراحی بال پرنده جدیتر شود.
نظرات کاربران