پس از تحریم، چیزی حدود ۹۰ درصد نفت ایران به چین صادر میشود و عملا بازار نفت کشور وابسته به چین شده است. حالا اما گزارشها حاکی از آن است که تشدید تحریمها، سبب شده صادرات نفت ایران به چین کاهش داشته باشد. این در حالی است که تصور میشد با جنگ تعرفهای بین آمریکا و چین، نفت ایران مصون بماند و تشدید تحریم نتواند بازار نفت کشور را در چین کوچکتر کند.
کاهش غیرمنتظره صادرات نفت ایران به چین
به گزارش شرق، صادرات نفت ایران به چین در زمان دولت جو بایدن، رئیسجمهوری دموکرات آمریکا، به حدود ۱.۵ میلیون بشکه در روز رسید؛ اتفاقی که از آن بهعنوان چشمپوشی بایدن از تحریم نفتی ایران یاد شد. هرچند برخی تحلیلگران این چشمپوشی را ناشی از شروع جنگ روسیه و اوکراین و تأثیر آن بر بازار انرژی دانستند. این دسته از تحلیلگران معتقد بودند رشد قیمت نفت به بشکهای صد دلار و آثار تورمی آن بر اقتصاد اروپا و آمریکا سبب شده است بایدن تحریم نفتی ایران را نادیده بگیرد.
حالا اما بهای نفت در کانال ۶۰ دلار است و دونالد ترامپ دوباره کلیددار کاخ سفید شده است. مطابق با گزارش شرکتهای ردیاب نفتکشها، صادرات نفت ایران به چین در سه ماه اخیر کاهشی شده و به روزانه ۱.۱ میلیون بشکه نفت رسیده است. هرچند محسن پاکنژاد، وزیر نفت ایران، کاهش صادرات نفت به چین را تکذیب کرده است، اما دادههای ترانزیت انرژی حکایت متفاوتی دارد.
طبق گزارش رویترز، ایران در ۹ماهه سال جاری میلادی ۴.۲ میلیارد دلار تخفیف نفتی به چین داده است؛ با این حال، ظاهرا با آغاز مذاکرات ایران و آمریکا و افزایش فشارهای تحریمی آمریکا، دیگر چین با چنین تخفیفی هم حاضر به خرید نفت ایران به اندازه سابق نیست. البته علاوه بر این، کارشناسان عوامل دیگری مثل تعمیرات پالایشگاههای چین، کاهش رشد اقتصادی شرق آسیا و جایگزینی نفت ارزانتر روسیه با نفت ما را نیز بر کاهش تقاضای این کشور برای نفت ایران مؤثر میدانند.
اخیرا بلومبرگ با استناد به دادههای شرکت ردیاب ترانزیت انرژی ورتکسا گزارش داده که صادرات نفت خام از ایران به بزرگترین خریدار آن یعنی چین، در ماه گذشته برای سومین ماه متوالی کاهش یافته است. علتی که برای این کاهش عنوان شد، تحریمها و عملیات تعمیر و نگهداری سالانه پالایشگاههای چینی با آغاز فصل تابستان بود.
به گفته یکی از تحلیلگران ورتکسا، با تعویق تعمیرات فصلی پالایشگاههای چینی که انتظار میرود تا ماه جولای ادامه یابد، جریان نفت از ایران به چین احتمالا ضعیفتر از حد معمول باقی خواهد ماند. این تحلیل همچنین توضیح میدهد که پالایشگاههای چینی در اوایل سال، قبل از اینکه واشنگتن حلقه تحریمها را سفت کند، نفت خام ارزان ایران را ذخیره کردهاند، بنابراین سطح موجودی آنها فعلا باید کاملا کافی باشد.
براساس دادهها، ایران حالا روزانه کمی بیش از ۱.۱ میلیون بشکه نفت خام به چین صادر میکند که ۲۰ درصد کمتر از میزان صادرات آن در ماه می۲۰۲۴ است. در مقایسه با ماه آوریل گذشته نیز این رقم حدود ۴۰۰ هزار بشکه در روز کمتر است.
البته گفته میشود این اعداد و دادهها کاملا قطعی نیستند؛ زیرا نفتکشهای حامل نفت خام ایران از حرکات مختلفی برای پنهانکردن مبدأ و مسیر خود استفاده میکنند. شرکت کپلر اخیرا گزارش داده است تعداد بیشتری از نفتکشهای حامل نفت ایران به چین، اکنون دستگاههای ردیاب خود را خاموش میکنند تا ردیابی دشوارتر شده و مکان آنها پنهان بماند. دادههای رسمی چین هم هیچ تحویلی از ایران را نشان نمیدهد و نفت ایران پس از انتقال کشتی به کشتی برای پنهانکردن منشأ آن، بهعنوان مبدأ مالزی نامگذاری میشود.
با این حال، روال افت فروش نفت ایران به چین در ماههای اخیر توسط شرکتها و رسانهها مختلفی گزارش شد؛ ماه گذشته هم گزارش تانکر ترکرز نشان داد صادرات روزانه نفت و میعانات گازی ایران در ماه گذشته میلادی با کاهش ۱۹۴ هزار بشکهای، به یکمیلیونو ۴۳۰ هزار بشکه رسیده بود.
تحلیلگران خارجی کاهش رشد اقتصادی در شرق آسیا و افت تقاضا در این منطقه برای نفت، در کنار تعمیرات پالایشگاههای کوچک نفتی چین را عوامل اصلی کاهش صادرات نفت ایران میدانند. در ماههای اخیر، تعمیرات دورهای پالایشگاههای کوچک چین موسوم به تیپاتها و افزایش ذخایر نفتی استان شاندونگ منجر به کاهش خرید نفت از ایران شده است. گزارشها حاکی از آن است که در ماه مارس، ذخایر نفتی این استان به ۲۲ میلیون بشکه افزایش یافته بود.
تشدید فشار آمریکا بر نفت ایران
از طرف دیگر نیز مجلس نمایندگان آمریکا اخیرا طرحی را تصویب کرد که تحریمها علیه نفت ایران را تشدید میکند؛ تحریمهایی که شامل بندرها و پالایشگاههای خارجی واردکننده نفت ایران میشوند. این سیاست باعث شده است جریان صادرات نفت به چین با موانع جدی مواجه شود و حتی پیشبینی میشود چنانچه تصویب آن با جدیت دولت آمریکا برای اجرای آن همراه شود، کار فروش و صادرات نفت ایران را از وضعیت فعلی هم دشوارتر کند. در این میان، ماجرای رقابت با نفت روسیه را هم نباید از نظر دور داشت.
در بازار نفت تحریمی، رقابت نفت ایران با نفت روسیه یک چالش جدی است. در شرایطی که هر دو کشور به صورت تخفیفی نفت خود را عرضه میکنند، یافتن مشتریان پایدار برای نفت ایران سختتر شده است. به گفته «اما لی»، یکی از تحلیلگران ارشد بازار در ورتکسا، افت قیمت نفتهای روسی بهویژه «سوکول» و «نوویپورت» باعث شده ایران جایگاه رقابتی خود در بازار چین را به شکل چشمگیری از دست بدهد.
چارهای جز دیپلماسی نیست
این در حالی است که با آغاز جنگ تعرفهای میان چین و آمریکا، گروهی تصور میکردند چین زیر بار تلاش آمریکا برای افزایش فشار نفتی روی ایران نخواهد رفت. با این حال، ظاهرا چین برخلاف این انتظار پیش رفته است.
مرتضی بهروزیفرد، کارشناس حوزه انرژی، در این زمینه به «شرق» میگوید: «اساسا این تصور که برخی فکر میکنند یک کشور هیچگاه پشت ما را خالی نخواهد کرد، بهشدت سادهلوحانه است. مگر ممکن است یک کشور منافع ملی خود را فدای حمایت از کشور دیگری کند؟ متأسفانه ما در ۴۰ سال گذشته به طور کامل از اقتصاد جهانی جدا شدهایم. حالا دیگر نهتنها در حوزه نفت حرفی برای گفتن نداریم، بلکه اساسا سهم ما در اقتصاد جهانی بسیار ناچیز و قابل چشمپوشی است. بنابراین روابطی که چین یا هر کشور دیگری با ایران دارد، اصلا قابل مقایسه با روابط آنها با آمریکا نیست.
اصلا این تصور که فکر کنیم حتی اگر میان چین و آمریکا جنگ هم رخ دهد، چین طرف ایران را خواهد گرفت و آمریکا را رها خواهد کرد، بسیار سطحی و کوتهفکرانه است. بله، جنگ تعرفهای در جریان است و ترامپ تلاش دارد چین را تحت فشار قرار دهد تا منافع بیشتری برای خود کسب کند، اما این موضوع قطعا دائمی نخواهد بود؛ چون این وضعیت نه به نفع چین است و نه به نفع آمریکا».
او میافزاید: «نگاه کنید در ۲۰ سال گذشته چه زمانی چه کشوری به ما کمک کرده است وقتی به آن نیاز داشتیم؟ عملکرد چین، برخلاف تصور بسیاری از افراد، نامش بازیکردن در زمین تحریمها یا زمین آمریکا نیست؛ واقعیت این است که آمریکا بزرگترین اقتصاد دنیاست. اگر بازار آمریکا از چین گرفته شود، یا سرمایهگذاریهای آمریکا در چین متوقف شود، اقتصاد چین فرو میپاشد. اصلا ادامه پیداکردن این وضعیت برای چین ممکن نیست.
بنابراین، کاملا روشن است که اگر اتفاقاتی که در دوران بایدن رخ داد، تکرار نشود، شرایط برای ایران سختتر خواهد شد. در دوران بایدن چشمپوشیهایی نسبت به تحریمها صورت گرفت. به دلایلی چون شرایط بازار، جنگ روسیه و اوکراین و برخی عوامل دیگر، دولت آمریکا از شدت تحریمها کاست و ایران توانست صادرات خود را اندکی افزایش دهد؛ آنهم تقریبا فقط به چین، چون سایر واردکنندگان تقریبا وجود نداشتند.
نفت ایران با تخفیف بسیار زیاد و هزینههای جابهجایی بالا به چین میرسید و در نهایت یا اجناس بیکیفیت به ما داده میشد یا پولمان بلوکه میشد و در مواقع خاص، لطف میکردند و آن را به ما بازمیگرداندند». او تأکید میکند که چینیها مجبورند از شرایطی که آمریکاییها ایجاد میکنند، تبعیت کنند و تحت هیچ شرایطی بازار آمریکا را با بازار ایران معاوضه نخواهند کرد.
بهروزیفرد توضیح میدهد که بخشی از کاهش واردات طبیعتا میتواند ناشی از شرایط فصلی باشد؛ چراکه در فصل بهار، میزان پروندههای نفتی در جهان در پایینترین سطح است، نهفقط در چین بلکه در تمام دنیا. بنابراین، ممکن است بخشی از کاهش به این عامل نیز مربوط باشد. او میافزاید: «البته این فصل، فصل مناسبی برای پرکردن ذخایر نفتی نیز هست؛ چراکه تابستان فصل رانندگی و افزایش مصرف و قیمت فراوردههاست؛ بهویژه نفت خام. پس نقش فشار آمریکا را نمیتوان دستکم گرفت؛ فشار فزایندهای که ترامپ وارد میکند تا صادرات نفت ایران را محدود کرده و تهران را وادار به توافق کند، انکارشدنی نیست. ترامپ میگوید دوران بایدن تمام شده است؛ یا باید با ما توافق کنید و مسئله را حل کنیم یا ما کاری خواهیم کرد که حتی همین نفتی را هم که میفروشید، نتوانید بفروشید».
به گفته این کارشناس، اگر آمریکا بخواهد اینچنین محکم در مقابل ایران بایستد، میتواند صادرات نفت ایران را به زیر ۴۰۰ هزار بشکه در روز برساند و بدون تردید این توان را دارد.
او ادامه میدهد: «سناریوی منطقی برای ایران این است که با حفظ عزت، کرامت و منافع ملی خود، وارد توافق شود؛ چون ما نباید بیش از این در بازارهای جهانی منزوی شویم. در جهان امروز، بشکههای نفت نیست که حرف میزند، بلکه گردش مالی، نقش و سهم در اقتصاد جهانی است که تعیینکننده است. اگر از بازار جهانی انرژی حذف شویم، قطعا بیش از این نیز میتوانند ما را تضعیف کنند. متأسفانه چارهای جز حل مسئله و دیپلماسی نداریم. اگر این اتفاق نیفتد، با یک مشکل اساسی روبهرو خواهیم شد. اگر ترامپ با تمام قدرت وارد عمل شود و بخواهد فشار حداکثری را اعمال کند، بهراحتی میتواند صادرات نفت ایران را به زیر ۴۰۰ هزار بشکه در روز برساند».
بهروزیفرد در پاسخ به اینکه آیا آمریکا با تحریمهای جدیدش میتواند کاری کند که حتی همان پالایشگاههای کوچک سابق چین هم دیگر از ما حمایت نکنند؟ عنوان میکند: «اگر آمریکا اعلام کند در صورت واردات حتی یک قطره نفت از ایران، تعرفه واردات فلان محصول خاص دو درصد افزایش مییابد، مطمئن باشید دولت چین اجازه نخواهد داد آن شرکتها واردات داشته باشند. فراموش نکنیم که اقتصاد چین، علیرغم ظاهر توسعهیافتهاش، اقتصادی کمونیستی است. دولت و حزب کمونیست کاملا دست بالا را در این کشور دارند.
تصور اینکه حتی یک شرکت کوچک خصوصی، بدون هماهنگی، اقدام به خرید نفت از ایران کند، غیرممکن است. اگر منافع ملی چین اقتضا کند، ورود حتی یک قطره نفت ایران به چین نیز مسلما متوقف خواهد شد». حسن مرادی، دیگر کارشناس حوزه انرژی، دو دلیل افزایش فشارهای آمریکا و تعمیرات پالایشگاههای چینی را عامل اصلی افت فروش نفت چین معرفی میکند.
او توضیح میدهد: پالایشگاهها پس از مدتی کار، نیاز به تعمیرات اساسی پیدا میکنند؛ تعمیراتی که باید در فصول خاصی از سال انجام شود و طبیعتا در فصل بارندگی نمیتوان این کار را انجام داد و بنابراین این کار باید در فصل خشک بهار و تابستان صورت گیرد. ازاینرو، بخشی از نفتی که نمیتوانیم به چین بفروشیم، در واقع خوراک پالایشگاههایی است که در حال تعمیر هستند.
مرادی میافزاید: «از سوی دیگر، سایه تحریمها گستردهتر شده است. کشورهایی مثل چین به مقدار زیادی با سیاستهای یکجانبه آمریکا مقابله کردهاند، اما آنها هم تحت فشار قرار گرفتهاند؛ هم از سوی لابیهایی که در پارلمانهای اروپایی فعالاند و هم در خود ایالات متحده. متأسفانه این فشارها وضعیت را تشدید کرده و به این دولتها نیز منتقل شده است».
با این حال، او باور دارد بستن تمامی راهها روی نفت ایران ممکن نیست و به تعبیر خودش «راههای فرار» دیگری هم وجود دارد که میتواند به ما کمک کند؛ راههایی که احتمالا دولت و بهویژه مسئولان بخشهای بینالملل، اکنون در تلاش هستند تا تجارت را از مسیر آنها تسهیل کنند.
نظرات کاربران