فرارو- در عصر رقابتهای شدید کسبوکار، موفقیت هر سازمان بستگی مستقیم به تشکیل و مدیریت تیمی دارد که نه تنها از نظر فنی قوی باشد، بلکه با ارزشها و اهداف شرکت نیز هماهنگ عمل کند.
به گزارش فرارو به نقل از اینترپنور، موفقیت در کسبوکار هرگز یک عمل انفرادی نیست. پشت هر شرکت پررونقی، تیمی با عملکرد بالا قرار دارد که ماموریت خود را درک میکند، به طور مؤثر کار میکند و نتایج مطلوب را ارائه میدهد. درست مانند ورزش، جایی که یک تیم هماهنگ قهرمانیها را میبرد، در کسبوکار نیز تیم مناسب تعیینکننده این است که آیا شرکت رشد میکند یا در جای خود میماند.
بهترین شرکتها تنها کارمند استخدام نمیکنند؛ بلکه تیمهایی با هدف میسازند. همانطور که جیم کالینز در کتاب معروف خود «از خوب به عالی» نوشته است: «ابتدا افراد مناسب را سوار اتوبوس کنید، سپس تصمیم بگیرید به کجا برانید.» تیم شما باید قبل از دستیابی به کارهای بزرگ، با چشمانداز شما همراستا باشد.
گام اول: استخدام با هدف
استخدام افراد مناسب، پایه و اساس ساخت یک تیم برنده است. بسیاری از بنیانگذاران شرکتهای میلیاردی، روزانه دو ساعت را به استخدام اختصاص میدهند، زیرا آنها درک میکنند که استعداد کارمندان بزرگترین دارایی آنهاست. تطبیق فرهنگی نیز به اندازه مجموعه مهارتها اهمیت دارد. اولویت مدیران برای استخدام باید افرادی باشد که با ارزشهای محوری شرکت همراستا باشند و قابلیت انطباقپذیری نشان دهند.
رزومهها مهم هستند، اما طرز تفکر و نگرش حیاتی هستند. بهتر است یک پرسشنامه برای تطبیق فرهنگی به عنوان بخشی از فرآیند استخدام خود ایجاد کنید. این کار کمک میکند تا اطمینان حاصل کنید نامزدهای استخدام حتی قبل از ورود به شرکت، با هدف شرکت شما همراستا باشند.
گام دوم: آموزش مانند یک تیم قهرمان
استخدام تنها آغاز کار است. آموزش جایی است که جادوی واقعی رخ میدهد. یکی از بزرگترین اشتباهاتی که صاحبان کسبوکار مرتکب میشوند، این است که کارمندان تازهاستخدام را بدون آموزش مناسب به کار میگیرند. بهتر است اطمینان حاصل کنید که هر کارمند جدید قبل از ادغام کامل در تیم، تحت یک برنامه آموزشی ساختار یافته قرار بگیرد. مطالعات نشان میدهند شرکتهایی که برنامههای آموزش ساختاریافته دارند، ۵۰ درصد بهرهوری بیشتری از کارمندان جدید میبینند. آموزش یک هزینه نیست، بلکه سرمایهگذاری در موفقیت بلندمدت است.
گام سوم: تعیین انتظارات واضح
یک تیم قوی بر پایه وضوح ساخته میشود. کارمندان باید دقیقاً بدانند از روز اول چه انتظاری از آنها میرود. تعاریف واضح نقشها، معیارهای عملکرد و سیستم بازخورد ساختاریافته به کارمندان کمک میکند تا با اهداف شرکت همراستا بمانند.
پیتر دراکر، که اغلب پدر مدیریت نوین نامیده میشود، میگوید: «آنچه اندازهگیری میشود، قابل مدیریت است.» تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) اطمینان میدهد که هر عضو تیم درک میکند چگونه کار او به اهداف گستردهتر شرکت کمک میکند.
گام چهارم: ایجاد فرهنگ مالکیت
یکی از قدرتمندترین تحولات در شرکت زمانی اتفاق میافتد که کارمندان دیگر خود را به عنوان کارگر نمیبینند و خود را مالک مسئولیتهایشان میدانند. کارمندان را قادر سازید تا تصمیماتی بگیرند که بر کارشان تأثیر میگذارد. فرهنگ پاسخگویی را پرورش دهید، نه ریزمدیریت. انگیزههای مبتنی بر عملکرد را که به نتایج کلیدی مرتبط است، پیادهسازی کنید. این گونه کارمندان برای نتایج کارشان مسئولیت میپذیرند و انگیزه و بهرهوری افزایش پیدا میکند.
گام پنجم: برخورد فعال با عملکرد ضعیف
درست مانند فوتبال، برخی بازیکنان به کارت زرد نیاز دارند؛ هشداری که عملکرد باید بهبود یابد. بهترین تیمها قبل از اینکه عملکرد ضعیف به یک مسئله مزمن تبدیل شود، با آن برخورد میکنند. یک سیستم بررسی عملکرد خوب ساختار، شامل بررسیهای ماهانه و بازخورد، به کارمندان کمک میکند تا در مسیر درست باقی بمانند. مطالعهای در دانشگاه ام آی تی نشان داده است تیمهایی که بازخورد مداوم دریافت میکنند، ۲۲ درصد بهتر از تیمهایی عمل میکنند که تنها بررسی سالانه دارند.
اگر کارمندی علیرغم بازخورد واضح و حمایت، همچنان عملکرد ضعیفی داشته باشد، ممکن است زمان کارت قرمز فرا رسیده باشد. همانطور که پیتر دراکر حکیمانه گفت: «یک کسبوکار خوب جایی برای فرد نامناسب ندارد.» نگه داشتن کارمندان با عملکرد ضعیف برای مدت طولانی، روحیه و کارایی کل تیم را کاهش میدهد.
گام ششم: تقویت فرهنگ تیم از طریق آموزش منظم
یک تیم عالی یک باره ساخته نمیشود، بلکه دائماً اصلاح میشود. جلسات آموزشی ماهانه برگزار کنید تا مهارتها را تازه کنید و استراتژیهای جدید را معرفی کنید. سیستم به اشتراکگذاری دانش را توسعه دهید که در آن کارمندان تخصص خود را مستند کرده و منتقل میکنند.
گام هفتم: شناسایی و پاداش دادن به تعالی
افراد جایی میمانند که احساس ارزشمندی کنند. شرکتهایی که برنامههای شناسایی کارمندان را اجرا میکنند، نرخ حفظ کارمندان بالاتر و ۲۱ درصد افزایش در سودآوری میبینند. استراتژیهای ساده برای شناسایی تعالی:
دستاوردها را در جلسات تیم به طور عمومی تشویق کنید
انگیزههای پولی مرتبط با اهداف کسبوکار ارائه دهید
فرصتهای رشد مانند ترفیع و پروژههای ویژه فراهم کنید
کسبوکار شما تنها به اندازه تیمی که پشت آن قرار دارد قوی است. ساختن یک تیم هوشمند تنها در مورد استخدام کارمندان نیست – بلکه در مورد توسعه گروهی است که با چشمانداز شما همراستا باشد، در بالاترین سطح عمل کند و به رشد ادامه دهد. موفقترین کسبوکارها آنهایی هستند که وقت میگذارند تا خوب استخدام کنند، مؤثر آموزش دهند، واضح ارتباط برقرار کنند و تعالی را پاداش دهند.
نظرات کاربران