گرچه بیش از یک دهه از تولید و پخش سریال مختارنامه میگذرد اما شاهد تکرار هرساله آن در ایام محرم هستیم. این اتفاق گرچه دستمایه شوخی برخی کاربران فضای مجازی قرار گرفته است اما واقعیت این است که تکرار شدن آن به معنای تکراری شدن آن نیست و همچنان مخاطبان زیادی پای بازپخش این سریال تاریخی مینشینند.
به گزارش ایران، بدیهی است که سبد تولیدات نمایشی تلویزیون از سریالهای مرتبط به واقعه کربلا و مسائل پیرامونی آن خالی است اما این لزوماً دلیل بازپخش سریال مختارنامه نیست. راز این تکرار را باید در جذابیتهای دراماتیک سریال جست. «مختارنامه» نمونه موفقی از یک سریال تاریخی – مذهبی است که در عین امتیازهای تکنیکی و ساختاری از روایتی جذاب در بیان قصه و فضاسازی تاریخی برخوردار بوده و انتظار مخاطب از یک سریال تاریخی تماشایی را برآورده میکند.
سریال «مختارنامه» توانسته است با تکیه بر روانشناسی دینی مخاطبان و پس زمینه حادثه عاشورا، قصه خود را با بازنمایی شمایلی اسطورهای از قهرمان خود ترسیم کند و برخی مفاهیم و انگارههای اخلاقی را که ریشه در اندیشههای مذهب شیعه دارد در بستر تصویر، صورتبندی کند. یکی از ویژگیهای «داوود میرباقری» انتخاب درست بازیگر برای نقش و هدایت دقیق آن در جهت هماهنگی با پرسوناژ است. هنوز هم بسیاری از ما سریال «امام علی(ع)» را با قدرت بازیگرانش به یاد میآوریم.
سریال «مختارنامه» نیز واجد همین ویژگی است. یعنی در کنار جذابیتهای دراماتیک سریال از حیث داستانپردازی و خود قصه این بازیهای حرفهای و استاندارد است که بر جذابیت کار افزوده است. «داوود میرباقری» با نوع بازیهایی که از بازیگرانش میگیرد تصویر ذهنی تماشاگر از شخصیتهای قصه را که ریشه در یک واقعیت تاریخی دارند با کاراکتری که خلق میکند چنان منطبق و مستحکم میکند که در حافظه هنری مخاطب به نقش و چهرهای ماندگار بدل میشود. نمیشود از بازیگری در سریال «مختارنامه» سخن گفت و از نقشآفرینی درخشان «فرهاد اصلانی» در نقش «ابن زیاد» چیزی نگفت. این نقش نقطه عطفی در کارنامه «فرهاد اصلانی» بود. بازیهایی که شخصیتهای این قصه را به یک کاراکتر تیپیکال تقلیل نداد و نه فقط نقش که گویی خود آنها را در ساحت تصویر احیا کرد.
سریال «مختارنامه» با توجه به اینکه در نسبت با قیام امام حسین(ع) شکل گرفته است، فرآیندی منطقی را در روایت طی کرده و با ترسیم موقعیت تاریخی کوفه و به تصویر کشیدن شرایط جهان اسلام در سال 60 هجری توانسته است با مقدمه چینی مناسب فضای سریال را برای روایت قیام مختار آماده کند.این سریال را میتوان سند پختگی و کمال «داوود میرباقری» در ساخت سریالهای تاریخی- دینی دانست که نشان داد او وقت و هزینهای را که برای این کار صرف شده هدر نداده است. پس از سریال به یادماندنی «امام علی(ع)» و «معصومیت از دست رفته»، با سریال «مختارنامه»، «داوود میرباقری» سه گانه خود را در ساخت سریال مذهبی با هنرمندی تمام، تکمیل کرده است.
بدون شک یکی از جذابیتهای سریال مختارنامه کاراکتر مختار و بازی خوب فریبرز عرب نیا در این نقش است. چشمان نافذ، چهره جدی، کمی عبوس، صدای خشدار «فریبرز عربنیا» و البته بازی قابل قبولش کمک کرد تا مخاطب بتواند چهره «مختار ثقفی» را در سیمای او تداعی کرده و باور کند. او توانست وجوه کاریزماتیک «مختار ثقفی» را در نوع بازی خود تجلی دهد تا قهرمان بودن «مختار ثقفی» برای مخاطب باورپذیر باشد. بعد از این «فریبرز عربنیا» را با شمایل «مختار ثقفی» به یاد خواهیم سپرد.
یکی دیگر از امتیازات مهم سریال «مختارنامه» و برتریاش نسبت به سریال «امام علی(ع)» در پرداخت به جزئیات، ساختار تکنیکی و سینمایی کار است. از تصویربرداری و فرم بصری سریال گرفته تا طراحی صحنه، گریم و مؤلفههای فنی دیگر. جلوههای بصری مجموعه تلویزیونی «مختارنامه» و جذابیت در رنگآمیزی اثر با تمهیداتی که در ترسیم لوکیشن سریال و دکورسازیها صورت گرفته نشان از وسواس و مسئولیت پذیری کارگردان در ساخت این مجموعه دارد.
از حیث تکنیکی، کارگردانی، حجم و ظرفیت کار البته سریال «مختارنامه» نمره بهتری از سریال «امام علی(ع)» میگیرد ولی این را هم در نظر داشته باشیم که سریال «امام علی(ع)» اولین تجربه کارگردان در ساخت مجموعههای تاریخی – مذهبی بود و البته قهرمان آن سریال کسی بود که نه فقط مقتدا و الگوی «مختار» که تمثیل، نماد اخلاق، جوانمردی و سلسله جنبان عشق بود. اسطورهای که مخاطب حس، حال، ارادت و عشق خاصی به آن داشت که قابل قیاس با سریال «مختار» نیست. البته سریال «مختارنامه» از این امتیاز برخوردار است که چهره قهرمانش قابل رؤیت است.هم تیتراژ ورودی کار و هم موسیقی که برای سریال ساخته شده است کاملاً با فضای قصه و داستان هماهنگ است و لحن نوحه گونه آن به واسطه ارتباط قیام «مختار ثقفی» با قیام کربلا هارمونی مناسبی دارد. در واقع موسیقی متن سریال واجد دو سویه حماسی و تراژدی قصهای است که روایت میشود.سریال «مختارنامه» از حیث مضمون و جایگاهی که در تاریخ سیاسی اسلام دارد قابلیت تأویلپذیری و تشبیهسازی بالایی داشته و ممکن است با رویکردهای جناحی یا حب و بغضهای شخصی، تفسیر به رأی شود.
این ویژگی در عین جذابیت و پویایی که میتواند به سریال ببخشد با این خطر نیز مواجه است که به متر و معیارهای فردی، جناحی و سیاسی گروهی برای اثبات حقانیت خود و باطل بودن دیگران بدل شود. سریال «مختارنامه» باید فارغ از این کشمکشها و مناقشات دیده شود که این قصه ز سوز جگر آمد.
نظرات کاربران