جناب آقای جبرائیلی
با سلام
توییت اخیر شما، که در ظاهر به انتخاب احتمالی دکتر سیدعلی مدنیزاده به وزارت اقتصاد واکنش نشان میدهد، در واقع تلاشی است برای القای نوعی هراس از اقتصاد بازار، مکتب شیکاگو، و حضور نخبگان تحصیلکرده در فرایند سیاستگذاری اقتصادی. اما پرسش اینجاست: چرا هربار که نشانی از علم، تجربه جهانی، یا سیاستگذاری معقول در اقتصاد ایران دیده میشود، جریانی خاص اینچنین به طعنه، اتهام و تحریف متوسل میشود؟
نقدهایی از جنس کنایه، نه از جنس دانش
شما در جایگاه یک چهره سیاسی، با لحنی آمیخته به طعنه و طنز از “ملکه اقتصاد ایران”، “معجزه شیلی”، “بنیاد HAND”، و “بچههای شیکاگو” یاد کردید؛ اما هیچگاه به این نپرداختید که آیا راهکار جایگزینی برای چالشهای چنددههای اقتصاد ایران دارید یا خیر؟ اقتصاد، میدان نمایش ادبی نیست. اگر نقدی دارید، با عدد و تحلیل بفرمایید، نه با استعاره.
مکتب شیکاگو؛ واقعیتی پیچیده، نه یک کاریکاتور سیاسی
اشاره شما به مکتب شیکاگو، در کنار “معجزه شیلی”، نشان از درکی تقلیلگرایانه از تاریخ اندیشه اقتصادی دارد. بله، در دهه ۱۹۷۰ میلادی، سیاستهای نئولیبرال در شیلی پیاده شد و با انتقاداتی مواجه بود. اما سؤال اینجاست: آیا امروز تجربه شیلی را فقط با سالهای کودتا و پینوشه میشناسیم؟ آیا رشد قابل توجه سرمایه انسانی، توسعه بازارهای مالی، و خروج از فقر شدید را نمیبینید؟
ضمن اینکه حتی در خود مکتب شیکاگو، گرایشهای متفاوتی وجود دارد؛ و اقتصاددانانی چون فریدمن، بکر، فاما، و لوکاس به معنای کامل موافق یک نسخه واحد نبودند. سادهسازی این مکتب، تحریف تاریخ علم است.
اقتصاد بازار و توسعه: دشمنان جعلی نسازیم
شما گویی با بازار آزاد به عنوان دشمن توسعه سخن میگویید؛ حال آنکه تمامی کشورهایی که از فقر به توسعه رسیدهاند—از کره جنوبی تا استونی، از شیلی تا ایرلند—در نهایت بدون بهرهگیری از سازوکارهای بازار، خصوصیسازی هدفمند، و رقابتپذیری پیشرفت نکردهاند. اقتصاد بازار، اگر درست طراحی و نهادینه شود، موتور توسعه است، نه ابزار استثمار. اگر از نمونهای چون روسیه نگرانید، باید بحث از نهادها باشد، نه بازار.
بازگشت متخصصان به کشور: افتخار یا جرم؟
به جای طعن به بنیادهایی که زمینه بازگشت متخصصان ایرانی به کشور را فراهم میکنند، کاش به این بیندیشیم که چرا بسیاری از نخبگان همچنان ناچار به مهاجرتاند. اگر عدهای از فارغالتحصیلان برتر اقتصاد جهان به کشور بازمیگردند و قصد خدمت دارند، سزاوار نقد علمیاند، نه ترور شخصیتی.
اقتصاد ایران را با کنایه درمان نمیکنیم
اقتصاد ایران امروز با کسری بودجه مزمن، تورم ساختاری، ضعف تولید، فساد نهادی، و نابرابری دست و پنجه نرم میکند. پاسخ به این مسائل نه در “هراس از رشد” است، نه در “نفی بازار”، و نه در “مرگ بر شیکاگو”. بلکه در اصلاح ساختارها، توانمندسازی بخش خصوصی، بازتوزیع عادلانه منابع، و بهرهگیری از تجربه جهانی نهفته است.
جالب آنجاست که بسیاری از اصول سیاستگذاری مورد تأکید شما، از قضا در زمره مفاد برجسته الگوی اقتصاد مقاومتی قرار دارند؛ از جمله انضباط مالی، شفافسازی بودجه، کاهش تصدیگری دولت، ارتقاء رقابتپذیری و کاهش وابستگی به نفت. اصولی که ریشه در تجربیات جهانی دارند و در نگاه نهادگرایان میانهرو نیز پذیرفته شدهاند. آیا دفاع شما از عدالت، الزاماً مستلزم طرد تمام ابزارهای تحلیل اقتصادی و تجارب بازارگرایانه است؟ یا قرار است با نقاب عدالت، هر گونه اندیشه تحلیلی را نفی کنیم؟
جناب جبرائیلی
فرصت حضور در رسانه، بهویژه در فضای سیاستگذاری، مسئولیتآور است. اگر نقدی به برنامههای اقتصادی دارید، بسیار خوب؛ اما با تحلیل، نه با ادبیات کاریکاتورگونه. طنز، اگر فاقد بنیان علمی باشد، تنها به سخره گرفتن مردم و مسیر توسعه است.
با احترام
دکتر امین عربی( پژوهشگر توسعه اقتصادی)
نظرات کاربران