تفال به حافظ سه شنبه 20 خرداد ۱۴۰۴؛ آن پیک نامور که رسید از دیار دوست…..

فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باور‌های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می‌بردند بهره‌ای از کلام حق دارند رجوع می‌شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.

آن پیک نامور که رسید از دیار دوست

آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست

خوش می‌دهد نشان جلال و جمال یار

خوش می‌کند حکایت عز و وقار دوست

دل دادمش به مژده و خجلت همی‌برم

زین نقد قلب خویش که کردم نثار دوست

شکر خدا که از مدد بخت کارساز

بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست

سیر سپهر و دور قمر را چه اختیار

در گردشند بر حسب اختیار دوست

گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند

ما و چراغ چشم و ره انتظار دوست

کحل الجواهری به من آر ای نسیم صبح

زان خاک نیکبخت که شد رهگذار دوست

ماییم و آستانه عشق و سر نیاز

تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست

دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک

منت خدای را که نیم شرمسار دوست

شرح لغت:حرز جان:حافظ جان

تفسیر عرفانی:‌

۱- حضرت حافظ در بیت آخر می فرماید:

ما نیازمندانه، پیشانی بر خاک درگاه عشق نهاده ایم تا ببینیم که سرانجام چه کسی این سعادت را خواهد یافت که در کنار دوست آرامش پیدا می کند.

۲- سفر کرده می آید و یا خبری خوش از او دریافت می کنی و هدیه و مژده ای عالی دریافت خواهی کرد و به مقام و پولی دست می یابی که گشایش است.

تعبیر غزل:

به زودی انتظار به سر خواهد آمد. قاصد خوش خبری نزد تو می آید و آنچه را که مدتهاست آرزویش را داری به تو نوید خواهد داد. بخت با تو یار خواهد شد و به موفقیتهای بزرگی خواهی رسید. از چشم حسودان و مکر دشمنان به خداوند پناه ببر که زندگی بر وفق مرادت خواهد شد.

منبع

مطالب پیشنهادی

اشتراک‌گذاری این مطلب:

نظرات کاربران

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *