علیرضا جاجرمی؛ نظام بینالملل امروز، بیش از آنکه تجلی عدالت و حقیقت باشد، بازتاب قدرت و منفعت است؛ واژگانی چون “حقوق بشر” و “عدالت جهانی”، در عمل، نقابیاند بر چهرهی ساختارهای سلطهمحور ، مغرورانه و نژادپرست. جایی که وجدان و انسانیت در بازیهای ژئوپلیتیکی قربانی میشود و حقیقت، نه در تریبونهای رسمی، که در سکوت و انفعالِ و ضعفِ حاشیهنشینان مظلوم طنین میافکند.
جنگ های اخیر خاورمیانه و تجاوز و تهاجم اخیر به کشور عزیزمان ، نه تنها نقاب از چهرهی این ساختار ظالمانه برگرفت، بلکه وجدانهای بیدار را فراخواند تا در برابر این ظلم فراگیر، و تبعید عدالت، بیتفاوت نمانند. انفعال، دیگر یک موضع نیست؛ بلکه خیانتی است به کرامت انسان. جامعهای که تنها نظارهگر باشد، ناخواسته تداومبخش بیداد است. در جهانی که ظلم، عادی و ساختاری شده و حق، به انزوا رانده شده است، سکوت فضیلت نیست، بلکه شکست است.
در چنین عصر ظلمانی، رسالت ما نه تنها اخلاقی، بلکه تاریخی و جهانی است:
هر قلمی که در جهت روشنگری و حق طلبی ، ستم را افشا کند، هر رسانهای که روایت پنهان مظلومان را بازتاب دهد، و هر فریادی که حقیقت را پژواک کند، سنگی است بر ویرانههای ظلم. سلاح امروز، قلم آگاه است و میدان نبرد، وجدان عمومی. در جهانی که عدالت به حاشیه رفته، صدای روشنگری، باید از متن جامعه برخیزد.
رسانهها اگر در خدمت آگاهی و عدالت قرار گیرند، از ابزار خبررسانی فراتر رفته، به اهرمهای بیداری، فشار اخلاقی و بازسازی وجدان جهانی بدل میشوند. دیپلماسی عمومی، شبکههای مردمی، روشنفکران، کنشگران و نهادهای مستقل میتوانند با روایتگری حقیقت، شکستن انحصار قدرت و سازماندهی جهانی، معادلات ناعادلانه را به چالش بکشند.
فردوسی، این آموزگار خِرد و شرافت، قرنها پیش هشدار داد که سلطه پایدار نیست و تنها “وجدان و مردانگی” میماند.
و قرآن کریم، ما را فرا میخواند:
“إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ”
این نه صرفاً یک وعده الهی، که قانونی اجتماعی است: بدون تحول در اراده انسانها، دگرگونی در سرنوشت جوامع رخ نخواهد داد.
پس بایستیم؛ نه با خشونت، بلکه با حقیقت. نه با کینه، بلکه با آگاهی. ما وارثان تاریخ، حاملان پیام عدالت، و مسئول در برابر آیندهایم که هنوز عدالت را تنها در شعار میشناسد.
آخرالزمان، پایان نیست؛ آغاز بیداری است.
و اگر عدالت در تبعید است، ما صدای آن خواهیم شد.
زیرا باورِ قلبی داریم که آرمانِ
“انسانم آرزوست” نه در خیال، که در کنش؛
نه در فردای موهوم، بلکه در اکنونِ آگاه و مسئول محقق خواهد شد.
“به امید جهانی عادلانهتر.”
نظرات کاربران