سریال «بهار سوزان» (۲۰۲۵) 

این سریال درباره «لو ران» است که پدر و مادرش را از دست داده و به دستور عموی بی‌رحمش مجبور به ازدواج با یک پیرمرد است. او بدون کوچک‌ترین تردیدی، در حالی که همه مشغول پایکوبی هستند از عروسی فرار می‌کند. در مسیر فرار، با مرد جذابی به‌نام «کو شنگ‌فنگ» روبه‌رو می‌شود. آن‌ها برای گذران زندگی مجبور می‌شوند در یک کارخانه مشغول به کار شوند.

در این سریال «کو شنگ‌فنگ»، نقش یک حامی را برای «لو ران» دارد، فردی که برخلاف کلیشه‌ها ثروتمند و مغرور نیست. در عین حال «لو ران» نیز به او کمک می‌کند تا از مشکلات زندگی عبور کند. عشق میان «لو ران» و «کو شنگ‌فنگ» در نگاه اول شکل نمی‌گیرد، بلکه کاراکترها به‎‌تدریج با ویژگی‌های اخلاقی یکدیگر آشنا می‌شوند و بعد عشق را تجربه می‌کنند.

سریال «با تمام وجود عاشق باش» (۲۰۲۵) 

قصه این سریال در شهر بارانی «چینگ یی» روایت می‌شود، جایی که «شو ژِی» و «چن لو» در دبیرستان با هم آشنا می‌شوند و تصمیم می‌گیرند باهم درس بخوانند تا در دانشگاه ملی پکن قبول شوند. اما دست سرنوشت باعث جدایی آن‌ها می‌شود. «چن لو» برای ادامه تحصیل به خارج می‌رود و «شو ژِی» هم برای درس‌خواندن در رشته معماری رهسپار پکن می‌شود. آن‌ها بعد از چند سال دوباره سر راه هم قرار می‌گیرند و هر یک تلاش می‌کند از دیگری انتقام بگیرد. آنچه که «شو ژی» و «چن لو» را از انتقام منصرف می‌کند، عشقی است که باقی مانده است.

در حقیقت «با تمام وجود عاشق باش»، کلیشه عشق نافرجام، دیدار مجدد و تلاش برای انتقام را روایت می‌کند، اما بازی بازیگران باعث شده تا تماشاگران از دیدن این سریال لذت ببرند.

سریال در میان طوفان عشق (۲۰۲۴) 

«لین یی‌یانگ»، بیلیاردبازی بود که به دلیل اشتباه در نوجوانی این ورزش را کنار می‌گذارد و از کشور خارج می‌شود. او زمانی که در دانشگاه مشغول به درس‌خواندن است با «یین گو»، نابغه بیلیارد چین آشنا می‌شود. آشنایی آن‌ها اتفاقاتی را رقم می‌زند که زندگی همه را دگرگون می‌کند. «در میان طوفان عشق» پر از لحظات شیرینی است که دوستی و عشق میان شخصیت‌ها را نشان می‌دهد. ن

قطه قوت سریال حمایت بی‌دریغ «یین گو» و «لین یی یانگ» از یکدیگر است؛ مانند زمانی که «لین» به «گو» کمک می‌کند تا برای مسابقات آماده شود. در عین حال «گو» نیز «لین» را تشویق می‌کند تا به دنیای بیلیارد برگردد. رابطه عاشقانه آن‌ها یکی از سالم‌ترین روابطی است که در دنیای سریال‌ها وجود دارد. کاراکترها به جای آسیب به یکدیگر عشق را بهانه‌ای برای پیشرفت می‌کنند.

سریال «هیچی جز تو» (۲۰۲۳) 

سریال چینی هیچی جز تواین سریال داستان زندگی «لیانگ یوآن» و «سانگ سوچوان» را روایت می‌کند؛ دو نفر که ناخواسته سر راه یکدیگر قرار می‌گیرند و با هم رشد می‌کنند. قصه از جایی آغاز می‌شود که «لیانگ» به منظور جذب ورزشکار برای تبلیغات محصولات شرکت به یک باشگاه بدمینتون می‌رود. او به باشگاهی می‌رود که «سانگ سوچوان» در آن فقط یک نیمکت‌نشین است.

این دیدار اتفاقاتی را رقم می‌زند که زندگی آن‌ها دگرگون می‌کند. «لیانگ یوان» به جای منشی‌گری شرکت، باشگاه تنیس خود را تاسیس می‌کند؛ اما آنچه قصه را جذاب می‌کند، تغییرات «سانگ سوچوان» در ورزش است. همچنین بازی بازیگران سبب شده تا کاراکترها برای مخاطب باورپذیر باشند. «هیچی جز تو» نشان می‌دهد که عشق چگونه به انسان شهامت رها کردن گذشته و آغاز دوباره را می‌بخشد. در حقیقت عشق انگیزه پنهان «لیانگ یوان» و «سانگ چوان» برای فردایی بهتر است.

سریال «صعود در باد» (۲۰۲۳) 

قصه این سریال درباره «شو سی» است که به عنوان دلال سرمایه‌گذاری فعالیت می‌کند. او برای کسب موقعیتی جدید به دنبال تصاحب یک کارخانه تولید کفش است، به همین دلیل به دختر صاحب کارخانه «جیانگ هو» نزدیک می‌شود، اما این دختر برخلاف «شو سی» به دنبال نجات کارخانه به هر قیمتی است. فیلمنامه «صعود در باد» قوی و دیالوگ‌ها غیرکلیشه‌ای هستند. شخصیت‌ها بر خلاف سایر آثار، سیاه یا سفید نیستند، بلکه خاکستری‌اند و هر کدام نقصی دارند.

این سریال رابطه‌ای را به تصویر می‌کشد که باعث می‌شود «شو سی» از یک مرد طمع‌کار و پول‌پرست تبدیل به کاراکتری دلسوز و مهربان شود، در عین حال «جیانگ هو» نیز از یک دختر حساس و زودرنج به شخصیتی تبدیل می‌شود که می‌تواند دردها را پنهان کند. در حقیقت عشق باعث شده تا کاراکترها یک تحول را تجربه کنند.

منبع